ورودت به این صفحه اتفاقی نیست! حتما بر اساس قانون نانوشته کائنات در فرکانس فکری من بوده ای که به این صفحه هدایت شده ای. من آماده هستم تا تجربیات عملی و علمی خودم را در اختیار تو دوست گرامی قرار دهم. برای آشنایی بیشتر ابتدا خودم را معرفی میکنم. پس از اتمام تحصیلات (در رشته مدیریت صنعتی)از سال 1381 به صورت رسمی وارد بازار کار شدم. در دوران دانشجویی و قبل از آن هم کار میکردم ولی به صورت جدی و با هدف نبود. سال 1380 فارغ التحصیل شدم . پس از اتمام خدمت سربازی باید کاری پیدا میکردم.و تصور میکردم که یک میز و صندلی در انتظار من است اما... کارم در شرکت خدمات مهندسی و بازرسی (سازه گستر سایپا)با پوشیدن لباس کار اپراتوری و در دست گرفتن خط کش و کولیس به عنوان بازرس کنترل کیفیت شروع شد. روزانه 12 الی 16 ساعت کار در برنامه کاری من نوشته شد! در مدت دو سال به صورت مداوم و مستمر کار بازرسی مهم ترین وظیفه من شده بود و در کنار این وظیفه، کلاس ها و دوره های اموزشی اجباری برنامه ریزی شده مرا در مسیر پختگی قرار داد. دوره های اموزشی تخصصی در حوزه استاندارد سازی. دروس دانشگاهی از یاد رفتن و به جایش مفاهیم استانداردسازی، ایزو، ابزار های مهندسی کیفیت قسمت مهمی از برنامه های روزانه من شد.